گروه فرهنگی «سراج24»، سالهاست که سینما و تلویزیون ما روندی خنثی را پیش گرفته است، زیرا دیگر آثاری چون «مختارنامه» یا «امام علی(ع)» در آن ساخته نمیشود، اما در عوض مجموعههای اجتماعی – عشقی روز به روز تحت عنوانهای مختلف رشد پیدا میکنندکارهایی که تنها فایدهای ندارد، بلکه سلیقه مخاطبان را نیز کاهش میدهد؛ در کلامی دیگر این رویه که ما پیش گرفتهایم، نیم قرن پیش در هند دنبال میشد، اما ما با گذشت سالهای زیاد، تازه در پیمودن راهی هستیم که آنها به اشتباه بودن آن پی بردهاند.
در این میان کم کاری ما تنها آسیبش متوجه سلیقه دیداری مردم نمیشود، بلکه در بسیاری مواقع اعتقادات آنان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. گفته فوق را اینگونه توضیح میدهم. در چند سال اخیر دو سرالم با عنوانهای «معاویه، حسن و حسین» و «عمر فاروق» ساخته شد که هر کدام به نوعی تاریخ را دستخوش تحریف کردند، اما تنها کاری که ما در مقابل آن کردیم، اعتراضها و ناسزاهایی بوده که نسبت به این کار داشتیم .
مطلب حائز اهمیت در خصوص این موضوع، ناآگاه فرض کردن مردم است، چون در نقدهای خود دائم سخن از این میرانیم که در این سرالیها به ائمه توهین میشود، اما هیچگاه به صورت علمی درباره ادعاهایی که داریم مثال نمیزنیم همین نقد متعصبانه و غلط سبب میشود تماشاگر به محض تماشای این سرالا تصور کند که هر چه درباره این سرال برایش گفتهاند دروغ بوده، چون از تیتراژ ابتدایی تا انتهایی این سرالی دائما از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به نیکی یاد میشود، حتی در ترانه ابتدای فیلم که به زبان عربی است مدح این دو امام عزیز گفته میشود ؛ بنابراین تماشاگر تصور میکند منظور از توهین به ائمه فحش دادن به آنهاست، درصورتی که تحریف تاریخ را نمیتوان تنها در ناسزا گویی خلاصه کرد.
تصویر تمثیلی خلیفه اول ابوبکر
تصویر تمثیلی خلیفه دوم عمر در جوانی
تصویر تمثیلی دوران میانسالی خلیفه دوم عمر
منظور از گفته فوق این است زمانی که میخواهیم ازتاریخ سخن گوییم وقایع را آن چنان تعریف کنیم که خود آن را می پسندیدم نه اینکه در واقعیت چه بوده است. همین رویکرد سبب میشود که رویداد مورد نظر تحریف شود. در سرال هایی نظیر «معاویه» و «عمر فاروق» چنین اتفاقی روی داده و چهرهای که از معاویه ترسیم شده، آن چیزی نیست که در تاریخ به روشنی از آن سخن گفته شده است.
نکته دیگر اینکه در کارهای مورد نظر نسبت به ائمه و امامان معصوم توهین کلامی نشده، بلکه تشیع زیر سوال رفته است، بدین معناکه تشیع را فارغ از امامان، ذکر کرده است و این نکته را در ذهن مخاطبان ایجاد میکند که دلبستگی به ائمه، الزاما به معنای شیعه بودن نیست. این نکته بسیار دارای اهمیت است، زیرا در سالهای اخیر وهابیون به شدت روی آن مانور میدهند و سعی میکند با چنین آثاری تفکر خود را به تماشاگران منتقل کنند .
تصویر تمثیلی از ابوسفیان
مطلب حائز اهمیت این ماجرا بازپخش این دو سریال از شبکه های فارسی زبان و متاسفانه پر مخاطب ماهواره است که بعد از دوبله به زبان فارسی در شب های ماه محرم مهمان غیر منتظره خانه های خانواده های شیعه شده است و بسیاری از خانواده ها غافل از جنبه های ضد اعتقادی این دو سریال به تماشای آن می نشینند .
اما ما در این زمینه چه کردهایم؟ هیچ! تنها در مطبوعات و سیما به آنها ناسزا گفتهایم، در صورتی که میشد در برنامههای زنده تلویزیونی برخی از صحنههای این دسته آثار را انتخاب کرد و درباره بخشهای مختلف آن با حضور علمای دین و کارشناسان تاریخ بحث و گفتوگو کرد. در ضمن به سوالات جوانان در این حوزه پاسخگو بود. در کنار این تولیدات، باید با فیلمسازی بیشتر در حوزه تاریخ صدر اسلام تاثیرات لازم را به روی مخاطبان گذاشت.
در خاتمه کلام باید گفت که ما به هر چه رسیدیم نتیجه تلاشهای خودمان است. در کلامی دیگر باید گفت، فرهنگ شیعه مکتبی غنی است که برای تمام آموزههایش توجیهات منطقی و علمی دارد، بنابراین بزرگترین تنبلی و خیانت این است که با داشتن چنین سرمایهای اجازه دهیم بدخواهان تشیع با ساخت فیلمها و سرال،هایی تحریف شده ذهن جوانان را دستخوش تشکیک کنند